"کلمه"
14 اردیبهشت 1395 توسط كوثر توسلي نژاد
تعریف کلمه: لفظی است مفرد و مستقل که توسط واضعی جهت دلالت بر معنا وضع شده است
لفظ: صوتی است که از دهان خارج میشود
(لفظی است :با این قید چیزی را که لفظ نیست خارج میکند)
مفرد:دلالت برمعنای جزئی کند ونه کلی .
مثل علی آمد هرکدام به تنهایی معنا دارد
مستقل:یعنی در تلفظ استقلال داشته باشد.(در تلفظ مستقل)
مثل مدرسه هذا
اما مثلا حرف “م” به تنهایی مستقل نیست
وضع توسط واضع:اگر الفاظی باشند که سایر شرایط را داشته باشند ولی واضع آنها را برای دلالت معنای خاصی وضع نکرده باشد آن را کلمه نمی گویند.
مثل دیز بیز
نکته
لفظ :
1. مستعمل:توسط واضع وضع شده است
2. مهمل :توسط واضع وضع نشده است(الفاظ مهمل کلمه نیستند)
مثال :دیز و بیز که لفظ و مستقل هست ولی در هیچ لغتنامه ای برای آن معنای خاصی وضع نکردند